.jpg)
در این پست از وبلاگ قصد دارم یکی دیگر از جنبه های شخصیتی خمینی را بررسی کنم.و ان جنبه نژاد پرستی اوست.و بهترین نمونه برای این که بدانیم خمینی به چه میزان نژاد پرست بوده همان کتاب کشف اسرار اوست.کتابی که پر است از فحاشی ها ،دشنام ها، و استدلال هایی که حتی خود او در چند صفحه بعد ان استدلال ها را نقض می کند.لازم به گفتن است که کتاب کشف الاسرار در پاسخ به کتاب اسرار هزار ساله نوشته محمد علی حکمی نوشته شده و خمینی در ان کتاب برای این که به نویسنده کتاب اسرار هزار ساله پاسخ دهد به انواع دشنام ها و توهین ها دست می زند.در این جا 2نمونه از توهین های نژادی خمینی را می اورم.امید که در فردای ایران بدانیم که خمینی و خمینی ها چه ستم ها که به انسان و انسانیت روا داشته اند.
لازم به ذکر است که کتاب کشف الاسرار در سال های 1322 تا 1324 نوشته شده و مطالب زیر در واقع از روی همین کتاب اصل برداشته شده است.
1-خمینی در صفحه 5 کشف الاسرار درباره کسانی که متاثر از اندیشه ها و تعلیمت وهابیون هستند بیان می کند.:
این افراد(افرادی که از اندیشه های وهابی پیروی می کند)، ناچار شدند از تقلید کورکورانه وهابیها که گروهی شتر چران عاری از دانش و تمدنند و چون پیرو مشتی سیاه صحرا نشین بیخرد را بخود نخریدندو نخواستندننگ تقلید وحشیهای نجد را بدوش خود بکشند....
چنان بیان می کند که گویا بیخردی و سیاه پوستی لازم و ملزوم هم هستند.
2-و بار دیگر در صفحه 27 همین کتاب بیان می کند:
...یا گفته ابن تیمیه و محمد بن عبدالوهاب و یکمشت سیاه نجدی عاری ار هر دانش و معرفت و علم وتقوی را که مشتی بیخرد مقاله نگار ازان ها تقلید کرده...
ملاحظه کنید سطح شعور و یکی از بلندپایه ترین رهبران مذهبی حکومت اخوندی را که چگونه برای هیچ انسانی احترام قائل نمیشود.امید که راهش ادامه پیدا نکند.
لازم به ذکر است که کتاب کشف الاسرار در سال های 1322 تا 1324 نوشته شده و مطالب زیر در واقع از روی همین کتاب اصل برداشته شده است.
1-خمینی در صفحه 5 کشف الاسرار درباره کسانی که متاثر از اندیشه ها و تعلیمت وهابیون هستند بیان می کند.:
این افراد(افرادی که از اندیشه های وهابی پیروی می کند)، ناچار شدند از تقلید کورکورانه وهابیها که گروهی شتر چران عاری از دانش و تمدنند و چون پیرو مشتی سیاه صحرا نشین بیخرد را بخود نخریدندو نخواستندننگ تقلید وحشیهای نجد را بدوش خود بکشند....
برای بزرگتر شدن عکس روی ان کلیک کنید.
چنان بیان می کند که گویا بیخردی و سیاه پوستی لازم و ملزوم هم هستند.
2-و بار دیگر در صفحه 27 همین کتاب بیان می کند:
...یا گفته ابن تیمیه و محمد بن عبدالوهاب و یکمشت سیاه نجدی عاری ار هر دانش و معرفت و علم وتقوی را که مشتی بیخرد مقاله نگار ازان ها تقلید کرده...
برای بزرگتر شدن عکس روی ان کلیک کنید.
ملاحظه کنید سطح شعور و یکی از بلندپایه ترین رهبران مذهبی حکومت اخوندی را که چگونه برای هیچ انسانی احترام قائل نمیشود.امید که راهش ادامه پیدا نکند.
۱۲ نظر:
lotf konid agar emkandarad kolle ketab ra baraye khandan hameh dar internet begozarid khaili sepasgozar khaham shod
lotf konid agar emkand arad kolle ketab ra baraye khandan hameh dar internet begozarid khaili sepasgozar khaham shod
معمولا سياه به کسی که ريشه آفريقايی دارد اطلاق ميشود نه هر کس که رنگ پوستش سياه است مثل هندی ها يا... به هر حال صرفنظر از اينکه کی اين حرف و زده اگر کمی سياه پوستان را ميشناختی با اين جملات به اصطلاح نژاد پرستانه موافق بودي.يه مثال. مثلا چرا هر چی خواننده رپ تو آمريکا (غير از امينم) سياه هستش؟ همشون از نظر اجتماعی يه مشت ... هستند.
بيش‌تر از اينكه از گفته‌هاي خميني تعجب كنم از توجيه اين ناشناس عزيز در عجبم!!
من نويسنده کامنت قبلم. منظورم از همشون تو کامنت قبل خواننده های رپ بود نه سياهان. ولی نظر کلی من در مورد اکثر( نه همه)سياهان کلا خوب نيست. با عرض معذارت از احساس بدم.
اینک امام خمینی میگوید " مشتی سیاه صحرا نشین بیخرد " منظور توهین به رنگ سیاه نیست بلکه به بیخردان این دسته از سیاه پوستان است مثل اینکه بگوییم انسان احمق در اینجا توهین به تمام انسانها نیست منظور انسانهای احمق است.
من از نویسنده این مطلب در تعجبم............!
دوست عزیز، همین احساس بعدی که شما نسبت به سیاهان دارید اسمش نژاد پرستی است. بله باید بگم که شما باید به خاطر این احساس معذرت خواهی کنید. ولی این معذرت بدون تجدید نظر در طرز فکرتان فایده ای ندارد.
کامنت نويس نادوستدار بعضی سياهان: اهميتی ندارد اسم من را نژاد پرست بگذاريد يا نه. من مشکلی با رنگ ندارم همانطور که بعضی زردپوستان سفيدپوستان يا بقيه نژاد ها را دوست دارم بعضی را نه. احساس داشتن يا پيدا کردن امری زورکی نيست. احساس من هم ناشی از خصوصيات رفتاری و اخلاقی بعضی از سياه پوستان است. در جايی که من زندگی ميکنم افرادی را دوست دارم يا به آنها احترام ميگذارم که برای اجتماع فردی مفيد بوده يا باشند. نه اين که تمام فکر و ذهنشان ... باشد. درغيرآنصورت به افراد بيخاصيت علاقه ای ندارم. سياه و سفيد يا...
من یک نژاد پرستم
سیاه و زرد هم برام فرقی نداره یا عرب
برام کسی ارزشمند تره که بهم نزدیکتر باشه
و تو تفکر من رو قبول نداری همون طور که من تفکر تو رو قبول ندارم من کمی با تفکر تو آشنایی دارم اما تو هیچ از تفکر من نمی دونی
اینکه من رو با هیتلر قیاس کنی مثل اینه که هر مسلمونی رو با خمینی یا هر دموکراسی خواهی رو با مثلاً جرج بوش ( جمهوری خواه ) مقایسه کنن اما من یه چیز رو نمی فهمم همونطور که توی گوینده نمی دونی که چرا من به عنوان یک نژاد پرست باید عذر خواهی کنم ؟؟؟!!!!
اتفاقا نجدی ها و همان منطقه که محمد ابن عبدالوهاب و آل سعود از آن برخاسته اند چونکه از قبایل بنی عامر و بنی حنیفه هستند همه شان نه تنها سفید پوست بلکه روشن پوست هم هستند. شما اگر خمینی را در زمان جوانی دیده بودید یا اگر به احمد خمینی و این حسن آقا خمینی نگاه کنید حتما خواهید گفت که اینها از خویشان نزدیک محمد ابن عبدالوهاب هساند. زیرا هردوشان از یک ریشه هستند. من فک میکنم که خمینی از همین قبیلۀ محمد ابن عبدالوهاب باشد. زیرا فکرش دقیقا مثل فکر محمد ابن عبدالوهاب است. یعنی هرکس مثل او فکر نمی کند کافر شمرده می شود
سلام
این نوشته مرا درباره مقایسه قرآن و اعلامیه حقوق بشر ملاحظه فرمایید
http://balatarin.com/permlink/2010/2/14/1952420
گمنام
به نظرم برداشت نژاد پرستانه کردن از این حرف خیلی مته به خشخاش گذاشتنه. گرچه با هیچ کدوم از حرفها و کارهای خمینی موافق نیستم، اما گیر دادن به این جمله به نظرم خیلی ریزبینی لازم داره.
خمینی خیلی جاها اظهر من الشمس آدمیت خیلی ها رو زیر سوال برده. برای همین هم با ادبیات اون به نظر من این جمله چندان توهین آمیز نیست.
ارسال یک نظر