دانشجویان زندانی راآزاد کنید

حمایت

۱۳۸۸ خرداد ۱۹, سه‌شنبه

جشن های ایران باستان

زرتشتیان به مناسبت های گوناگون ملی وبر اساس اعتقاد به مهر و یکدلی جشن های زیادی را در طول سال برپا می دارند.بزرگترین این جشن ها رامی توان 1- جشن نوروز که جلوه ویزه ای دارد و در باور زرتشتیان از ان فروهر درگذشتگان است که از ده روز پیش از نوروز برای سر زدن به بستگان خود به سوی ان ها می ایند.2-جشن مهرگان: که در روز مهر از ماه مهر برگزار می شود و بیان پیروزی فریدون بر ضحاک تازی و ستمگر است.3- جشن چله: بزرگترین شب سال و اخرین روز از ماه آذر است کهاین جشن برای افزایش روز و روشنایی و یا به اصطلاحی زایش نور خورشید است.4-جشن سده که به مناسبت کشف اتش توسط نیاکان ما می باشد را ارج می نهند و در ان شب تاریکی شب را با روشنایی نور اتش گرامی می دارند.که در شاهنامه فردوسی از این جشن با نام جشن مهار شدن اتش می باشد.5-جشن تیرگان: که این جشن به مناسبت فداکاری آرش کمانگیر در گسترش و پهناور کردن مرزهای ایران دارد.همچنین در جشن تیرگان زرتشتیان به هم اب می پاشند تا بنا به باور سنتی اشان با امدن باران سبز شدن و نو شدن و تازگی بر ان ها آید..6-جشن اسفندگان: که این جشن به مادران و زنان مخصوص است وو در کلامی دیگر به این جشن جشن((سپنته ارمی تی)) نیز گویند.در این روز جشن هایی مخصوص برای مادران در نظر می گیرند.7-جشن های گاهنبارها: که بیشتر مربوط به کشاورزان می شود.جالب است بدانید که این جشن در سال به 6 نوبت ب گزار می شود.و هر دوره پنج روز طول خواهد کشد.

۱۳۸۸ خرداد ۱۷, یکشنبه

اهویی که مسلمان شد.

راونـدى و ابـن بـابـويـه از امّ سـلمـه روايـت كـرده انـد كـه روزى حـضـرت رسول صلى اللّه عليه و آله و سلّم در صحرائى راه مى رفت ناگاه شنيد كه منادى ندا مى كـند: يا رسول اللّه ! حضرت نظر كرد كسى را نديد؛ پس بار ديگر ندا شنيد و كسى را نديد و در مرتبه سوّم كه نظر كرد آهوئى را ديد كه بسته اند، آهو گفت : اين اعرابى مرا شـكـار كـرده اسـت و مـن دو طـفـل در ايـن كـوه دارم مرا رها كن كه بروم و آنها را شير بدهم و برگردم . فرمود: خواهى كرد؟ گفت : اگر نكنم خدا مرا عذاب كند مانند عذاب عشّاران ؛ پس حـضـرت آن را رها كرد تا رفت و فرزندان خود را شير داد و به زودى برگشت و حضرت آن را بـسـت . چـون اعـرابـى آن حـال را مـشـاهـده كـرد گـفـت : يـا رسـول اللّه ! آن را رهـا كـن . چـون آن را رهـا كـرد دويـد و مـى گـفـت : اَشـْهـَدُ اَن لا اِل هَ اِلا اللّهُ وَ اَنَّكَ رَسُولُ اللّهِ

منبع:

بحار الانوار 17/390 ـ 421، باب پنجم
2-ابن شهر آشوب 1/132

۱۳۸۸ خرداد ۱۶, شنبه

امام زمان در هنگام ظهورش ابوبکر و عمر را می سوزاند.

يكى از اصحاب و شاگردان امام صادق عليه السلام از ایشان سوال کردند.امام زمان بعد از کوفه وارد کدام شهر خواهند شد؟ ایشان فرمودند مدینه.سپس حضرت وارد مسجدالنّبى مى شود و كنار قبر جدّش رسول اللّه صلى الله عليه و آله مى آيد و با صداى بلند مى گويد: اى جمع خلايق ! آيا اين قبر جدّم رسول اللّه است ؟خواهند گفت : آرى ، اى مهدى آل محمّد.پس از آن اظهار مى فرمايد: چه كسانى كنار قبر او قرار گرفته اند؟ گويند: دو هم نشين او، ابوبكر و عمر كنار آن حضرت دفن شده اند.سپس امام زمان می گویند چرا از بين تمام امّت فقط اين دو نفر اينجا دفن شده اند؟اصحاب می فرمایند:چون كه آن دو خليفه آن حضرت بوده اندبعد از آن مى فرمايد: آيا كسى از شماها در اين موضوع - و دفن آن دو نفر - شكّ و شبهه اى ندارد؟همه خواهند گفت:خیر.حضرت بعد از 3 روز دستور نبش قبر می دهند.و جسد آن دو نفر را از قبر درآورند، بدون آن كه تغييرى در شكل آن ها پديد آمده باشد؛عد از آن ندائى از طرف حضرت مهدى (عجّ) به گوش همگان مى رسد: دوستداران اين دو نفر هر كه هست ، سر جاى خود بايستد و آن هائى كه مخالف اين دو مى باشند، در سمتى ديگر قرار گيرند.چون جمعيّت از يكديگر جدا شوند، به دستور آن حضرت ، باد سياه و وحشتناكى مى وزد و آن دو جسد را با تمام علاقه مندانشان به همراه درخت مى سوزاند.
سپس حضرت دستور مى دهد تا آن دو جسد سوخته شده را فرود آورند و به اذن و اراده خداوند زنده مى شوند و اجتماعى عظيم از اقشار مختلف گرد هم آيند.عد از آن ، حضرت ضمن خطبه اى مفصّل تمام جنايت ها و ظلم هائى كه از حضرت آدم به بعد شده ، براى جمعيّت بازگو مى فرمايد.و چون همه ظلم ها و جنايت ها را برشمارد، با دليل و برهان بر عليه آن دو نفر اثبات مى نمايد و آنها نيز مى پذيرند و اعتراف مى كنند.پس از آن كه اعتراف كردند، هر دو نفرشان را مؤاخذه و قصاص مى كند و دستور مى دهد: آن ها را دار بزنند و در آن هنگام آتشى از درون زمين خارج مى گردد و آن ها را مى سوزاند، سپس باد شديدى مى وزد و خاكستر آن ها را متلاشى و پراكنده مى كند.
منابع:
مختصر بصائر: ص 186 - 188،/ هداية الكبرى حضينى : ص 401، / بحارالا نوار: ج 53، ص 12

۱۳۸۸ خرداد ۱۲, سه‌شنبه

سخنانی در نقد خداوند و ادیان

انسان هنگامى خود را از مذهب رها مى سازد که آن را از قلمرو حقوق عمومى به قلمرو حقوق خصوصى پرتاب کند/کارل ماکس/ -پیامبرانی که مسلح شدند، پیروز شدند، و پیامبرانی که سلاح نداشتند از یادها رفتند./ماکیاولی/-کارتل مواد مخدر مدى ئين "اسکوبارها" و مثلث چينى و مافياى ايتاليا و آمريکا، انگشت کوچک اديان سازمان يافته نمى شوند./منصور حکمت/-کشيش ها مى گويند که آنها به مردم بخشيدن و خيريه را مى آموزند. اين طبيعى است. چون آنها از پول صدقه مردم زندگى مى کنند. همه گداها مى آموزند که مردم بايد به آنها پول بدهند./رابرت اینگرسول/.-واقعيت اين است که جنايات مرتکب شده عليه کودکان تحت نام خدا، مسيح و محمد بيشتر از جناياتى بوده که تحت نام تحت نام شيطان انجام شده اند./کنت لانینگ/-من هیچ اجباری در اعتقاد به خدایی که احساس ، منطق ، فهم وشعور را به ما عطا کرده است و می خواهد که از به کار بردن آنها چشم پوشی کنیم حس نمیکنم./گالیله/-مهمترين وجه مشخصه اسلام اين است که خواست خدا مقدم بر همه چيز است و بايد اجرا گردد. اين خداست و نه مردم که تصميم مى گيرند که امور زندگى چگونه پيش برود/اعظم کم گویان/-قانون می گوید مدارس باید مراسم روزانه دعای جمعی برپا کنند. قانون در این مورد دچار خریت محض است. دعای اجباری تناقض در خود است. دستور دادن به دانش آموزان که دعا کنند مثل این است که به آنها دستور دهید از ریاضیات لذت ببرند./جان دانفورد/-گفتن اینکه بیخدایی یک دین است مثل این است که گفته شود کچلی یک نوع رنگ مو است./دون هیرشبرگ/-شاید هدف از زندگی ما در این دنیا این نباشد که خدا را بپرستیم، بلکه این باشد که او را خلق کنیم./ارتور کلارک/-"آیا تو نمیدانی که شیطانی وجود ندارد؟ شیطان همان خدا است وقتی که مست میکند./تام ویتز/-"وقتی میتوان فهمید خدا ساخته ذهن انسان است که هروقت ما از کسی متنفریم او نیز از او متنفر است./تام ویتز/