هرچند قسم خوری نگفتم، گوید زدلت خودم شنفتم

شعری از معراج نامه ابن دیلاق که در ان بیان می کند که شک و تردید و دو دلی در فرهنگ دین گرایان جایی ندارد. و تو همچنان فقط باید تقلید کنی.


ای بنده مستمند زنهار، ازقهر چنین خدای جبار/سد سال اگر کنی عبادت،در کوه و کمر کشی ریاضت/هرروزه سال روزه گیری،در عز شباب و ضعف پیری/با پای پیاده سالیانه،از صدق کنی طواف خانه/وانگه زفضول و نکته جویی،اندر دل خویشتن بگویی/این خم شدن و به سجده رفتن،حمد از پی ورد و ذکر گفتن/لی لی گه حج به روی یک پا،برگرد سیاه سنگ خارا/اینها همه کار خنده دار است،کارت دگر ای رفیق زار است./شک کردی و کافری تو دیگر،مالیده عبادتت سراسر/در اتش دوزخ چنانی،جاوید به امر وی بمانی/هرچند قسمم خوری نگفتم،گوید زدلت خودم شنفتم.

رابطه حوری بهشتی،آیت اله قوچانی و ازدواج موقت

داستانی را که می خوانید درباره ملاقات ایت اله قوچانی با یک حوری بهشتی است .
 آیت اله قوچانی فرمودند:

وارد حجره بهشتی شدیم،حوریه ای بر روی تخت نشسته بود که نور صورتش حجره را روشن و چشم را خیره می ساخت.پیام اور خدای متعال گفت :این عقد بسته تو است و امشت از بهشت وادی السلام برای تو امده است..این را گفت و ازحجره بیرون شد.من نزد حوری رفتم ، او احتراما به پا ایستاد و دست مرا بوسید و در پهلوی یکدیگر نشستیم.گفتم:حسب و نسب خود را و سبب این که مال من شده ای را بیان کن.گفت:به خاطر داری که در فلان مدرسه،دربحبوحه جوانی،شب جمعه ای بود.زنی را ضیغه موقت نمودی؟گفتم:بله!گفت :خلقت من از قطرات آب غسل توست بلکه من عکس و کپیه ای در مرتبه سوم از ان ها هستم.!گفتم مراد خود را توضیح بدهید که با اصطلاحات شما تازه اشنایم و دیگر ان که از سخن گویی و شیرین زبانی مشا لذت می برم.او از طنازی سری پایین انداخت و تبسمی نمود که از برق زدن دندانهایش تمام قصرها روشن شد.گفتم هیچ می دانی که از چه جهت این همه خواص بر متعه مترتب و محبوب در نزد خدا شده است؟ گفت: علاوه بر ان مصلحت های ذاتیه ای که داشت از این که همه مردم قادربه ادای حقوق ازدواج دائمی نبودند ودر صورت عدم تشریع این حکم(ازدواج موقت) بسیاری مرتکب زنا می شدند و مفاسد زیادی داشت.

منابع:1- کتاب معاد شناسی جلد1 ///2-کتاب بهشت و حوریان بهشتی تالیف حمید عزیزی-جواد حسینی ص 64