چون پیامبر اسلام دید که قوم قریش از او دوری می کنند محمد از خدا می خواهد که چیزی از پیش خدای بیاید که مین او و قومش نزدیکی اورد.وچون این اندیشه در خاطر وی گشت خدواند این ایه را بر زبان وی جاری ساخت.که در ان هنگام به ناگهان محمد می فرماید افرایتم اللات و عزی(آیا دو بت بزرگ لات و عزی را دیدید)) که در اینهنگام به ناگاه محمد به ستایش بت های قریش می پردازد و ایه ای را به این مضمون از جانب خداوند نقل می کند که((تلک الغرانیق العلی و ان شفاعنهن لترنجی)) که معنی ان اینچنین است(( همانا لات و عزی بزرگ اند و شفاعتشان پذیرفته است)).ان گاه محمد به سجده افتاد و قریشیان نیز از ستایش محمد خوشنود می شوندو به سجده بت ها می افتند(1).پس جبرئیل بیامد و گفت ای محمد چه کردی!برای مردم چیزی خواندی که من از پیش خدای نیاورده بودم.و بلافاصله محمد ایه 52 سوره حج را بیان می کند(2)این ایه را از متناکثر قران های موجود حذف کرده اندزیرا گروهی از مسلمانان معتقد بودند که این ایه را شیطان بر زبان محمد جاری ساخته است.اما ایات بسیاری در قران وجود دارند که واقعه غرنیق را تایید می کنند(3).(
منابع:1-تاریخ طبری-جلد 3-صفحه881-883/تفسیر لاهیجی پوشینه سوم صفحه 201
2-سوره حج ایه 52/تاریخ الملوک و الرسل ص 880
3- سوره اسری ایات 73 تا 76
۳ نظر:
manam shenidam ino.vali khob tarikhe1400 sal pishe o hichkodoom az rast o dorostesh maloom nist.
اين ماجرا افسانه و دروغي است كه توضيحات مفصلي هم در باره ان داده شده است.براي درك بيشتر((افسانه غرنيق)) را سرچ كنيد.
اصلاح ميكنم:
((افسانه غرانيق))
ارسال یک نظر